عشق مامانی، امیرعلی جونعشق مامانی، امیرعلی جون، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 28 روز سن داره
عشق دومم،امیرپویانعشق دومم،امیرپویان، تا این لحظه: 5 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره

امیرعلی و امیرپویان عشق مامان و بابا

عکسهای آتلیه و تصمیم برای برگزاری تولد

به هر زوری بود تونستم عکسهای تولدشو از آتلیه بگیرم البته با کیفیت خیلی پایین ولی باز هم خوبه در مورد تولد هم تصمیم گرفتم انشالله و به امیدخدا تولد را بعد از مراسم چهلم بگیرم برای پسرم ***************** تقریبا 7 روز مونده به تولد یکسالگیت دیگه بیشتر از چند ثانیه می ایستی و یکبار تا 2 دقیق وایسادی یک قدم هم برداشتی وقتی می ایستی کلی ذوق می کنی و با لبخند به من نگاه می کنی تا تشویقت کنم هنوز دندونت در نیومده اما فکر کنم نزدیک باشه خیلی ماهی ، وقتی سرحال باشی ساعتها با وسابل خونه و اسباب بازیهات بازی می کنی و اصلا کاری به ما نداری یاد گرفتی در کابینتها را باز کنی و منم مجبور شدم کش بندازم پنجشنبه تولد ...
29 شهريور 1393

شیرین کاریهای جدید

کم کم پسرم داره به یکسالگی نزدیک میشه ، کلی کارهای جدید یاد گرفته دست دستی می کنه ، سینه می زنه ، بهش می گیم نماز بخون ، سجده میره ، خودشو لوس می کنه توپ بازی و ماشین بازی می کنه  اعضای بدنشو می شناسه و وقتی بهش بگم موهاتو کو  پاهاتو کو ، با دست نشون میده   الهی قربونش برم به کارهای اطرافیان با دقت نگاه می کنه و خیلی هاشو تقلید می کنه تمام گوشه کنارهای خونه سرک می کشه حتی لابه لای مبلها که گاها به زور می تونه رد بشه   هنوز از دندون خبری نیست اما همش دستش تو دهنشه   راه هم نمیره  فقط چندثانیه ای می ایسته   این چند وقت که نبودم حسابی درگیر کارهای تولدش بودم ...
23 شهريور 1393
1